از بینش تا عمل
از آنجایی که دو صد گفته چون نیم کردار نیست، میخوام با این بینش جدید که اتفاقا بسیار هم بر اساس راحتی و آرامش هست کارهام را انجام بدم. رهایی برای من معنی اعتماد و توکل را میدهد. اعتماد به اینکه دور گردون با توجه و دقت نظر من نمیچرخه و من یک ذره کوچک از این کهکشان بی نهایت هستم. اعتماد به اینکه همه چیز بر اساس خوبی و آرامش و امنیت بر پا شده و من فقط باید خودم را به این جریان جاری بسپرم . تمرین کردن اینکه هر لحظه که من منقبض بشم و سعی کنم این جریان جاری را به خیال خودم هدایت کنم خودم ضربه می بینم و به خودم فشار میاد. من همه دلبستگیهایم را که به وابستگی بدل شده و زنجیری شده بر پای روح و روانم، رها میکنم. الان پانزده روزه که هر بار فکر ناراحت کننده یا مضطرب کنندهای به سراغم میاد من فقط تکرار میکنم رها میکنم رها، رها، رها........... و سعی میکنم به هیچ کدوم فکر نکنم.
من این را عملا آنقدر تکرار میکنم که یاد بگیرم به فکرهای مضطرب اجازه ابراز وجود ندهم. وقتی فکرم آرام است خودم هم آرامم و عصبانیت و رفتارهای ناهنجار هم کاهش پیدا میکند.